راهکار‌های فرار از زندگی ملال آمیز | روزمرگی‌هایی که روزمردگی می‌آورد بیمه تکمیلی بازنشستگان تامین اجتماعی برقرار شد (۳ آذر ۱۴۰۳) رئیس سازمان بهزیستی کشور: ۴۶ هزار واحد مسکونی برای مددجویان در حال احداث است کشف ۸۷ فقره سرقت خودرو و مغازه در مشهد (۳ آذر ۱۴۰۳) ۲۰ میلیارد ریال کلاهبرداری با رسیدساز جعلی نسخه پیچی گران طب سنتی کلاهبرداری ۸ هزار میلیاردی خودرویی در قزوین | فقط ۴درصد مشتریان خودرو تحویل گرفتند تشنج‌های تکرارشونده، صرع محسوب می‌شود عاملی که باعث افزایش خطر مرگ در زنان قبل از هفتادسالگی می‌شود هزینه حج تمتع سال ۱۴۰۴ چقدر شد؟ حکم قصاص همسر معاون شهردار تهران و همدستش صادر شد رئیس دانشگاه آزاد: افزایش شهریه علوم پزشکی دانشگاه آزاد براساس عدالت بود + فیلم «آبله میمونی» همچنان یک وضعیت اضطراری بهداشت عمومی در جهان است چک‌های برگشتی داروخانه‌ها دوبرابر شد نجات یک جوان از چنگ آدم‌ربایان در کرمانشاه با تیزهوشی اپراتور ۱۱۰ نکات کاربردی و مؤثر در حفظ سلامت دهان و دندان گاز مونوکسیدکربن جان نوجوان یازده‌ساله در کلات خراسان رضوی را گرفت (۳ آذر ۱۴۰۳) به هر کتاب درسی یک کتاب غیردرسی پیوند می‌شود | آیا اجرای طرح جدید، سرانه مطالعه را افزایش می‌دهد؟ مصدومیت استاندار مرکزی در پی سانحه خودرو (۳ آذر ۱۴۰۳) اضافه‌کار پرستاران افزایش یافت؟ کشف محموله ۲۲۶ میلیارد تومانی کالای قاچاق در کشور اجرای همسان‌سازی ۴۰ درصدی حقوق برای همه بازنشستگان از آذرماه ۱۴۰۳ + جزئیات پرداخت حق‌الثبت برای مهریه الزامی می‌شود | مهریه بالای ۲۰۰ سکه شامل ۱۵ درصد حق‌الثبت می‌شود پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (شنبه، ۳ آذر ۱۴۰۳) | آغاز روند افزایش نسبی دما از دوشنبه آغاز طرح جدید توان‌بخشی از راه دور برای هزار و ۶۱۸ کودک در سراسر کشور احکام متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان کشوری چه‌زمانی صادر می‌شود؟ به طور میانگین، روزی ۱۴۵ نفر به علت نزاع به پزشکی قانونی خراسان رضوی مراجعه می‌کنند | رتبه دوم در دعوا ثبت بیش از ۲۴ هزار مأموریت اورژانسی در تهران طی هفته گذشته (۳ آذر ۱۴۰۳) ۱۲ درصد مرگ در ایران ناشی از «آلودگی هوا» است نحوه محاسبه و فرمول متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان سایر سطوح سازمان تأمین اجتماعی + جدول پشه‌ها، ابزار جدید واکسیناسیون برای انسان دستگیری پسر ۲۸ ساله در مشهد که با صدای زنانه اخاذی می‌کرد
سرخط خبرها

مسافر سنت در هزاره سوم | روزنوشت‌های شهری (٨٧)

  • کد خبر: ۷۴۵۳۷
  • ۲۶ تير ۱۴۰۰ - ۱۱:۱۶
مسافر سنت در هزاره سوم | روزنوشت‌های شهری (٨٧)
محمدرضا زائری - پژوهشگر دینی

شنبه| در خیابان معطلیم برای دیدن یک آپارتمان. کارمند بنگاه املاک رفته است کلید را بیاورد و در فاصله‌ای که منتظر او هستیم، دوسه مورد بلاتکلیفی و مشقت مردم از قطع برق را مشاهده می‌کنیم. برق رفته و هرکسی یک‌جور گرفتار است. حالا یکی از ساکنان ساختمانی که جلوش ایستاده‌ایم، از راه می‌رسد. زن میان‌سالی که با دخترش بیرون رفته بودند و کلید همراهشان نیست، تلاش می‌کنند با تلفن‌همراه به پدر خانواده خبر بدهند و در همان حال مضطرب و نگران‌اند که پیرمرد چطور باید ۴ طبقه را پایین بیاید و برگردد بالا. وقتی کارمند بنگاه کلید را می‌آورد، وسط فحش‌هایی که دارند به مسئولان برق می‌دهند، کلی هم برای ما دعا می‌کنند!


یکشنبه| دوستی عزیز و نازنین را بعد از مدت‌ها می‌بینم و حالا نشسته‌ایم به گپ‌زدن که بحث می‌رسد به انتخابات و بدون مقدمه می‌پرسد: «شما رأی دادی؟» پیش از آنکه من بخواهم جواب بدهم، می‌گوید: «من ٢٥سال بود رأی نداده بودم، ولی این‌بار رفتم و رأی دادم!» تعجب می‌کنم، چون هیچ میانه‌ای با سیاست ندارد و مواضعش هم معمولا مخالف بوده است! وقتی تعجب من را می‌بیند، می‌پرسد: «چرا حضرت نوح ٩٥٠سال تلاش کرد و فقط چند نفر به او ایمان آوردند، ولی حضرت سلیمان یک خط برای ملکه سبا نوشت و مملکتش را تسخیر کرد؟» بعد هم بی‌آنکه من چیزی بگویم، می‌افزاید: «حکومت مهم است؛ با همه انتقاد‌هایی که داریم، باید اقتدار و هیمنه جمهوری‌اسلامی ایران را حفظ کنیم!»


دوشنبه| خواب می‌بینم در گذرگاهی سخت هستیم. برف و بوران است و خطر مرگ. آسمان تاریک است و مردم سوار بر خودروهایشان فقط تلاش می‌کنند جان سالم به‌در ببرند. در آن شرایط عجیب ۳ نفر را می‌بینم که از خودرو پیاده می‌شوند و روی برف نماز می‌خوانند. همان‌جا در خواب با خودم فکر می‌کنم که باید این را در روزنوشت‌های شهرآرا ثبت کنم. از خواب که بیدار می‌شوم، خنده‌ام می‌گیرد که در خواب هم فکر این ستون دست از سرم برنمی‌دارد!


سه‌شنبه| از فروشگاه که بیرون می‌آییم، بادکنک قرمز بزرگی را که به دخترک داده‌اند، در دست دارم. وقتی سوار تاکسی می‌شویم، من جلو می‌نشینم و حواسم نیست که تابش مستقیم آفتاب دارد با پوست نازک بادکنک چه می‌کند. وقتی پشت چراغ قرمز هرکسی در سکوت به فکر خودش است، ناگهان بادکنک با صدایی وحشتناک می‌ترکد و راننده بیچاره بیش از همه می‌ترسد. اول جیغ می‌زند و بعد که آرام می‌شود با لبخند می‌گوید: «شما من را سکته دادید، کرایه‌تون بیشتر شد...»

چهارشنبه| ساعت یک نیمه‌شب قطار به ایستگاه راه‌آهن می‌رسد و بعد از ۱۲ ساعت سفر خسته‌کننده بچه در بغل و ساک و چمدان در دست، بعد از کلی معطلی موفق می‌شویم یک تاکسی اینترنتی بگیریم. وقتی خسته و کوفته بار‌ها را جا می‌دهیم و در خودرو می‌نشینیم و قدری جلو می‌رود، می‌زند روی ترمز و تازه مقصد را می‌پرسد! با تعجب می‌گویم شما که روی اپلیکیشن مقصد را می‌دانستید! جواب می‌دهد که اشتباه کردم! جالب اینجاست که هزینه سفر به‌صورت آنلاین پرداخت شده است و قول می‌دهد که هزینه را برگرداند، اما چه چک‌وچانه‌ای می‌شود زد؟ حالا کنار خیابان پیاده‌مان کرده است و با بچه کوچک و بار سفر دربه‌در شده‌ایم، چون در خوش‌بینانه‌ترین شکل ایشان در فهمیدن مقصد اشتباه کرده است!


پنجشنبه| آقایی زنگ زده است که نماز میت من را می‌خوانی؟ می‌مانم که چه جوابی بدهم، قدری تعارف و آرزوی سلامت و طول عمر می‌کنم، اما با قاطعیت و صراحت می‌گوید این قضیه جدی است و حکم شرع تعارف ندارد و بالأخره قول می‌گیرد. مکالمه‌مان که تمام می‌شود، به‌یاد کسانی می‌افتم که بر جنازه‌شان نماز خوانده یا برای سنگ‌قبرشان شعری سروده‌ام. چند سال قبل هم کسی وصیت کرده بود که در مجلس ختمش منبر بروم و رفتم. خداوند روح و جان همه‌شان را در اقیانوس‌های رحمت و مغفرت شست‌وشو دهد و کسی را هم برای روز نیازمندی من ذخیره کند!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->