تحصیل ۲۵۰۰ دانشجوی خارجی در دانشگاه آزاد اسلامی خراسان رضوی زائران اربعین مراقب باشید دچار افت قند نشوید! مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری خراسان رضوی: مراتع و جنگل‌های استان در حال تبدیل‌شدن به بیابان هستند کاهش ۴۲ درصدی ورودی سد‌های کشور | زنگ هشدار برای مدیریت منابع آب با مهار کردن این پروتئین در بدن هرگز پیر نمی‌شوید کشف ۴۰ میلیارد تومانی کالای قاچاق در تهران؛ از تجهیزات پزشکی تا نوشابه‌های انرژی‌زا ۶ خوراکی طبیعی برای بهبود مشکلات گوارشی در پیاده روی اربعین واژگونی خودرو، بیشترین عامل تصادفات زائران اربعین حسینی | سهم ثبت نام خراسان رضوی در سامانه سماح تا صبح امروز ۹ درصد است شناسایی ۲۷ مجرم و بررسی بیش از ۳۰۰۰ خودرو مشکوک در مرز شلمچه آسوده: ۶۰ درصد کمک مردم به کمیته امداد مربوط به ایتام و محسنین است وزیر بهداشت: در صورت جنگ، آماده‌ایم | حقوق دستیاران پزشکی ۳۰ درصد افزایش یافت قتل شوهر صیغه‌ای هنگام تهیه سالاد! کسب ۹ مدال جهانی توسط دانش‌آموزان مخترع ایرانی قائم‌مقام وزیر و معاون میراث فرهنگی کشور: مرمت آثار تاریخی نیاز به حمایت بخش خصوصی و خیرین دارد جان باختن ۳ سرنشین خودروی ۲۰۷ در تصادف رخ به رخ با کامیون در سمنان (۱۹ مرداد ۱۴۰۴) چرا معوقات حقوق فروردین ۱۴۰۴ بازنشستگان واریز نمی‌شود؟ یک فوتی و ۲۶ مصدوم در پی حادثه رانندگی در پارس‌آباد اردبیل (۱۹ مرداد ۱۴۰۴) زائران اربعین فقط از مرز مهران تردد نکنند شبکه تجارت محتوای مستهجن در اینستاگرام و انفعال در نظارت | چرا پلیس امنیت اخلاقی چشمش را روی شبکه‌های ضدخانواده بسته است؟ مرگ مشکوک پیرزن تهرانی پس از مواجه با ۳ سارق نقاب‌دار پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (یکشنبه، ۱۹ مرداد ۱۴۰۴) | آیا هوای مشهد گرم‌تر می‌شود؟ آب‌لیمو با آب ولرم؛ شروعی ساده برای پاکسازی بدن و تقویت گوارش حمله ناجوانمردانه به پلیس در شب گذشته | جان‌باختن خداداد باقری یکی از حافظان امنیت در سراوان + عکس معرفی مسجد تاریخی «خسرو شیر» جغتای اهدای عضو بیمار مرگ مغزی در مشهد نجات بخش زندگی بیماری دیگر شد (۱۹ مرداد ۱۴۰۴) رئیس سازمان بهزیستی: ۸۶ درصد کودکان کار، اتباع هستند و خانواده دارند نکات کاربردی برای مصرف درست مکمل‌های دارویی اصلاح احکام متناسب سازی حقوق بازنشستگان وزارت کشور به زودی انجام می‌شود پیش‌بینی هواشناسی امروز (۱۹ مرداد ۱۴۰۴) | کاهش نسبی دما در نیمه شمالی کشور
سرخط خبرها

مسافر سنت در هزاره سوم | روزنوشت‌های شهری (٨٧)

  • کد خبر: ۷۴۵۳۷
  • ۲۶ تير ۱۴۰۰ - ۱۱:۱۶
مسافر سنت در هزاره سوم | روزنوشت‌های شهری (٨٧)
محمدرضا زائری - پژوهشگر دینی

شنبه| در خیابان معطلیم برای دیدن یک آپارتمان. کارمند بنگاه املاک رفته است کلید را بیاورد و در فاصله‌ای که منتظر او هستیم، دوسه مورد بلاتکلیفی و مشقت مردم از قطع برق را مشاهده می‌کنیم. برق رفته و هرکسی یک‌جور گرفتار است. حالا یکی از ساکنان ساختمانی که جلوش ایستاده‌ایم، از راه می‌رسد. زن میان‌سالی که با دخترش بیرون رفته بودند و کلید همراهشان نیست، تلاش می‌کنند با تلفن‌همراه به پدر خانواده خبر بدهند و در همان حال مضطرب و نگران‌اند که پیرمرد چطور باید ۴ طبقه را پایین بیاید و برگردد بالا. وقتی کارمند بنگاه کلید را می‌آورد، وسط فحش‌هایی که دارند به مسئولان برق می‌دهند، کلی هم برای ما دعا می‌کنند!


یکشنبه| دوستی عزیز و نازنین را بعد از مدت‌ها می‌بینم و حالا نشسته‌ایم به گپ‌زدن که بحث می‌رسد به انتخابات و بدون مقدمه می‌پرسد: «شما رأی دادی؟» پیش از آنکه من بخواهم جواب بدهم، می‌گوید: «من ٢٥سال بود رأی نداده بودم، ولی این‌بار رفتم و رأی دادم!» تعجب می‌کنم، چون هیچ میانه‌ای با سیاست ندارد و مواضعش هم معمولا مخالف بوده است! وقتی تعجب من را می‌بیند، می‌پرسد: «چرا حضرت نوح ٩٥٠سال تلاش کرد و فقط چند نفر به او ایمان آوردند، ولی حضرت سلیمان یک خط برای ملکه سبا نوشت و مملکتش را تسخیر کرد؟» بعد هم بی‌آنکه من چیزی بگویم، می‌افزاید: «حکومت مهم است؛ با همه انتقاد‌هایی که داریم، باید اقتدار و هیمنه جمهوری‌اسلامی ایران را حفظ کنیم!»


دوشنبه| خواب می‌بینم در گذرگاهی سخت هستیم. برف و بوران است و خطر مرگ. آسمان تاریک است و مردم سوار بر خودروهایشان فقط تلاش می‌کنند جان سالم به‌در ببرند. در آن شرایط عجیب ۳ نفر را می‌بینم که از خودرو پیاده می‌شوند و روی برف نماز می‌خوانند. همان‌جا در خواب با خودم فکر می‌کنم که باید این را در روزنوشت‌های شهرآرا ثبت کنم. از خواب که بیدار می‌شوم، خنده‌ام می‌گیرد که در خواب هم فکر این ستون دست از سرم برنمی‌دارد!


سه‌شنبه| از فروشگاه که بیرون می‌آییم، بادکنک قرمز بزرگی را که به دخترک داده‌اند، در دست دارم. وقتی سوار تاکسی می‌شویم، من جلو می‌نشینم و حواسم نیست که تابش مستقیم آفتاب دارد با پوست نازک بادکنک چه می‌کند. وقتی پشت چراغ قرمز هرکسی در سکوت به فکر خودش است، ناگهان بادکنک با صدایی وحشتناک می‌ترکد و راننده بیچاره بیش از همه می‌ترسد. اول جیغ می‌زند و بعد که آرام می‌شود با لبخند می‌گوید: «شما من را سکته دادید، کرایه‌تون بیشتر شد...»

چهارشنبه| ساعت یک نیمه‌شب قطار به ایستگاه راه‌آهن می‌رسد و بعد از ۱۲ ساعت سفر خسته‌کننده بچه در بغل و ساک و چمدان در دست، بعد از کلی معطلی موفق می‌شویم یک تاکسی اینترنتی بگیریم. وقتی خسته و کوفته بار‌ها را جا می‌دهیم و در خودرو می‌نشینیم و قدری جلو می‌رود، می‌زند روی ترمز و تازه مقصد را می‌پرسد! با تعجب می‌گویم شما که روی اپلیکیشن مقصد را می‌دانستید! جواب می‌دهد که اشتباه کردم! جالب اینجاست که هزینه سفر به‌صورت آنلاین پرداخت شده است و قول می‌دهد که هزینه را برگرداند، اما چه چک‌وچانه‌ای می‌شود زد؟ حالا کنار خیابان پیاده‌مان کرده است و با بچه کوچک و بار سفر دربه‌در شده‌ایم، چون در خوش‌بینانه‌ترین شکل ایشان در فهمیدن مقصد اشتباه کرده است!


پنجشنبه| آقایی زنگ زده است که نماز میت من را می‌خوانی؟ می‌مانم که چه جوابی بدهم، قدری تعارف و آرزوی سلامت و طول عمر می‌کنم، اما با قاطعیت و صراحت می‌گوید این قضیه جدی است و حکم شرع تعارف ندارد و بالأخره قول می‌گیرد. مکالمه‌مان که تمام می‌شود، به‌یاد کسانی می‌افتم که بر جنازه‌شان نماز خوانده یا برای سنگ‌قبرشان شعری سروده‌ام. چند سال قبل هم کسی وصیت کرده بود که در مجلس ختمش منبر بروم و رفتم. خداوند روح و جان همه‌شان را در اقیانوس‌های رحمت و مغفرت شست‌وشو دهد و کسی را هم برای روز نیازمندی من ذخیره کند!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->